ذره

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

رهبر کتابخوانم:

پدر ارمیتا نیست؟؟!!

"دولت عشق"

گفت: فقیرم.
گفتند: نیستی.

گفت: فقیرم! باور کنید.
گفتند: نه! نیستی.

گفت: شما از حال و روز من خبر ندارید.
و حال و روزش را تعریف کرد. گفت که چقدر دست هایش خالی است و چه سختی هایی شب و روز می کشد؛ ولی امام هنوز فقط نگاهش می کردند.

گفت: به خدا قسم که چیزی ندارم.
گفتند: صد دینار اگر به تو بدهم، حاضری بروی و همه جا بگویی که از ما متنفری؟ از ما فرزندان محمد صلی الله علیه وآله.

گفت: نه! به خدا قسم نه.
- «هزار دینار»؟
- نه! به خدا قسم نه.
- ده ها هزار؟
- نه! باز دوستتان خواهم داشت.

- گفتند: چطوری می گویی فقیری، وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی فروشی؟
«چطور می گویی فقیری، وقتی کالای عشق به ما، در دارایی تو هست»؟

*پیش از طواف


«پنجره فولاد» یکی از عناوین مجموعه «کتاب دانشجویی» است که در انتشارات میراث اهل قلم منتشر شده؛ کتابی در قطع پالتویی که به صورت گزیده و داستانک در 96 صفحه گوشه هایی خواندنی از تولد تا شهادت شمس الشموس، امام علی بن موسی الرضا (ع) را با زبانی شیوا و موجز برای مخاطب روایت می کند. همچنین راه نمایی کوتاه و جامع از بارگاه قدس رضوی، تاریخچه حرم و مشاهیر مدفون در حرم را ارائه می کند.

بخش هایی از این کتاب 

-.... مادر جان نذرتون چیه؟ بفرمایید من توی این دفتر ثبت کنم.

پیرزن چادرش را کنار زد و فانوس را گذاشت روی میز.                                      

- این دیگه چیه مادر جان؟

پیرزن سرش را انداخت پایین: یه فانوس داشتم نذر امام رضا کردم.

پ.ن:

 * نخوانده هایم همیشه بیشتر ند..

*شما...؟

....قطعه کتاب

ن مزرعه ی مرد است . آدمی که مزرعه اش را بکارد و چیز خوب بکارد و به ش برسد ، آخر کار هم محصول خوب برمی دارد.در هر مزرعه ای هم ، هرچیزی نمی شود کاشت.هرچیزی هرجایی عمل نمی آید.باید آب وخاک را بشناسی.

از یکی پرسیدم:"این زن ها که مزرعه هستند، چی باید کاشت در این مزرعه ها؟".

گفت:"نسل".

گفتم:"ضررمی کنی.آفتش زیاد است و محصولش کم . نه که بگویم نسل را از بیخ و بن بگذر ازش.می گویم آن که باید بکاری تا آخرش برنده باشی نسل نیست." باید چیزی  بکاری  که  آفتش کم  باشد و محصولش زیاد  . مزرعه است.گلدان که نیست.

گفت "چی بکارم؟"

گفتم:"حالا من یادت می دهم . برو محبت بکار. در این خاک که من می شناسم فقط تخم محبت می گیرد.یک دانه بکار صد دانه درو کن." نه؟

گفت:"پس بیچاره زنم که نمی تواند بکاردو درو کند."

گفتم: " چرا نمی تواند؟"

گفت: "مزرعه ندارد که بکارد و درو کند."

گفتم :"دارد . تو عقلت مثل من است نمی رسد.اما او خودش عقلش می رسد.وقتی به تو می گوید خسته نباشی و تو پر در می آوری ،  دارد می کارد . تو هم  مزرعه ی اویی. "

گفت :"پس چرا خدا من را گفت او را نگفت؟"

گفتم: "خدا مثل من و تو نیست.احترام می گذارد به کسی که می فهمد.دید عقل من و تو نمی رسد به من و تو گفت.دید زن ها عقلشان میرسدنگفت.خدا خودش هم من و تو را ساخته و هم زن را.خودش می داند که کی چی را خوب می فهمد."

پ.ن:

*بدون هیچ گونه تغییری نقل قول میشودو کاملا طبیعی است.

 *از کتاب"باران خلاف نیست،نوشته کورش علیانی،نشر خیمه"

*شاید برای مردها وزن های امروزیا آینده مفید باشد.

*...وانتخاب قسمتی از کتاب به معنای تایید تمام مطالب کتاب نیست.

همزمان با شهادت سرسلسله مذهب جعفری و اهتمام آن حضرت در نشر علوم اسلامی  بهتر از کتاب ،پیشکش به ساحت حضرتش نداشتم...

در محضر آفتاب یکصدداستان کوتاه کوتاه درباره امام صادق علیه السلام از بدو تولدتا شهادت آن حضرت را در بر می گیرد و  هشتمین جلد از مجموعه چهارده جلدی  چهارده خورشید ویک آفتاب است که هر کتاب یه یکی از اهل بیت علیهم السلام اختصاص دارد.

کتاب فوق همانندسایر کتاب های همین مجموعه، نثری روان وهمه فهم دارد.قالب مینیمال یا همان داستان کوتاه کوتاه  بهترین شکل انتخاب شده برای نوشتن این مجموعه بوده است.

همه کتاب های مجموعه خوب یا خوب ترند. چرا  که توسط افراد مختلف با قلم ها ی متفاوت تالیف شده اند .کتاب فوق هم یکی از کتاب های خوب تر وحتی عالی این مجموعه می باشد.

طراحی زیبا،چاپ،نوع کاغذ وحتی صفحه آرایی  وبه خصوص یکصد منبعی که در انتهای هر کتاب آمده است شما را از این که وقت گذاشتید واین کتاب را خواندید راضی خواهد کرد.  

در محضر آفتاب شما را ترغیب خواهد کرد تا به عنوان یک کتاب از یک مجموعه خوب  در زمینه داستان کوتاه کوتاه به دیگران هدیه ویا حداقل معرفی کنید.

من تا الان این کتاب و این مجموعه را بارها یک نفس خوانده ام واگر میتوانستم به همه دوستان وآشنایان هدیه می دادم....

تکه های خواندنی از کتاب:

ابتدا نوشت:لطفا به  کتاب هدیه 1  و آخرین کتابی که خواندم...مراجعه فرمایید

 
کتاب زیبایی است در 96 صفحه که به قلم روان خانم مریم روستا به رشه تحریر در آمده و توسط نشر معارف منتشر شده  است. محور اصلی کتاب در خصوص آیه های قرآن می باشد.

خواندن صفحات آغازین این کتاب توانایی و تسلط کافی نویسنده آن را به رخ می کشد.تمام متن ها و نوشته ها مستند به آیه های قرآنی و تفسیرهای معتبر است.

شما را به خواندن این کتاب  شیرین وواقعا خوردنی توصیه می کنم چرا که زاویه دید جدید و تشبیهاتی نو پیش روی شما باز می کند...
مطمئناً متن های کوتاه وساده ،کوچکی وقابل حمل بودن این کتاب شما را راضی خواهد کرد تا برای خواندنش  آنرا همراه خود داشته باشید...
تکه شیرینی  از کتاب: