قسمتی از خطبه 160 نهج البلاغه
...پس هرکس به خدا امیدوار باشد باید، امید او در کردارش آشکار شود، هر امیدوارى جز امید به خداى تعالى ناخالص است، و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است.
گروهى در کارهاى بزرگ به خدا امید بسته و در کارهاى کوچک به بندگان خدا روى مى آورند، پس حق بنده را ادا مى کند و حق خدا را بر زمین مى گذارد، چرا در حق خداى متعال کوتاهى مى شود؟ و کمتر از حق بندگان رعایت مى گردد؟
آیا مى ترسى در امیدى که به خدا دارى دروغگو باشى؟ یا او را درخور امید بستن نمى پندارى؟
امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حق او را چنان رعایت کند که حق پروردگار خود را آنگونه رعایت نمى کند، پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعده اى انجام نشدنى مى شمارد.
و اینگونه است کسى که دنیا در دیده اش بزرگ جلوه کند، و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گردد، که دنیا را بر خدا مقدم شمارد، و جز دنیا به چیز دیگرى نپردازد و بنده دنیا گردد...
تلفن همراهم زنگ خورد. حسین بود. همان نقاش ساختمان. چند وقت پیش رنگآمیزی خانه را انجام داده بود. اسمش را حسین نقاش ثبت کرده بودم. بدون مقدمه گفت: یه بنده خدایی هست کارگره، دو تا کلیههاش رو از دست داده، چهارتا دختر داره، وضع جسمیاش خرابه. میشه براش کاری کرد؟ خیلی هم زود باید این کار رو بکنیم. حدود 20میلیون لازمه؟
بدون رودربایستی گفتم: امیدی نیست، فکر نکنم به این سرعت بشه کاری کرد!
دو ماهی گذشت و پیامکی آمد که «سجدۀ شکر بهجا میآوریم بهخاطر موفقیتآمیز بودن عمل پیوند کلیۀ آقای ...»، فرستنده: حسین نقاش.
زنگ زدم به حسین و جریان را پرسیدم. خیلی آرام گفت: شکر خدا چند روز پیش عمل پیوند کلیه انجام شد و بدنش کلیه را قبول کرده. گفت: ناامید نشدیم. چند نفر با هم یه گروه راه انداختیم. به هرجا که میشد سر زدیم، حتی به شهرهای اطراف، شکر خدا تونستیم این آقارو برای خونوادهاش نگه داریم.
خوشحال بودم، بهخاطر وجود آدمهایی که با توکل به خدا ناامیدی برایشان بیمعنی است و ناراحت از خودم که چرا به گروهشون نپیوستم!
حسین نقاش هنوز هم هست. همین چند روز پیش گفت: ناخوش احوالم، سنگ کلیهام حدود سه سانت شده و خیلی اذیتم میکنه، کلیههام سنگ سازن...
فکر کنم دیر یا زود بایدبرای عمل سنگ کلیهاش کاری کندا
واین چند خط هم ممکن است ادامه داشته باشداگر حسین نقاش حرف بزند .اگر بزند؟!
کربلا یعنی..
هدیه خدا
به هرآنکه در عالم وجود، وجود گرفته است...
کل ارض کربلا
همین بس تا باور کنیم
خدا ما را دوست دارد...
پ.ن:
در مسیر....نوشته بود.
مگر همین شهادت ها و ولادت ها ما را دوباره یاد شما بیندازند....
همت بلند
امام باقر (علیه السلام) :
لاَ شَرَفَ کَبُعدِ الهِمَّةَ
هیچ شرافت و افتخاری چون بلندهمّتی نیست
There is no glory like high-mindedness
بحار الأنوار، ج75، ص165
قسمتی ازخطبه91 نهج البلاغه...
خدا ....از اثر هر قدمى، از احساس هر حرکتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مکان هر موجود زنده اى، و وزن هر ذره اى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد.
امام صادق علیه السلام:
ومن آیات ظهور ان یتقارب الزمان
از نشانه های ظهور کوتاه شدن ساعت ها وزمان است.
مسند احمد بن حنبل جلد 2
(Imam sadegh(pbuh
Decreasing of hours and time are among the indictions of the advent