ذره

۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

بی چاره ی دچار تو را...
چاره جز تو چیست ؟....

گویند به کربلا زدیدار پی شفا....هرآنکه رفته است به یقین مبتلاتراست

دنیا که آمد.والپیپر مذهبی ، والپیپر اهل بیت ، والپیپرحضرت زینب ، والپیپرحضرت زینب کبری، والپیپر ام المصائب

آرام و قرار نداشت.

مدام گریه می کرد.

فقط....

.

.

وقتی حسین...

.

.

بغلش می کرد،

آرام می شد.

آنکه دائم...

هوسسوختن ما...

می کرد...

...

کاش می آمد و از دور تماشا می کرد....


 

دلم...

فعل زیارت

 تو را

می خواهد...

از نوع

حال ساده...

.

.

 

برای آمدن به زیارتت بایدحساب و کتاب را کنار می گذاشتم.بایدبرای یک بار هم که شده به این عقل حسابگر توجهی نمی کردم.

کاش روی کاغذ به دنبال عشقت نمی گشتم...

کاش برای یکبار هم که شده دو دوتا برایم چهار تا نمی شد....

کاش پیش خودم فکرنکرده بودم که زیارت مستحب است وحفظ جان واجب...

چقدر بهانه ها برای نیامدنم زیاد شده بود!....

کاش دو دو تا می شد ....اربعین....کربلا

.

.

.

 

*عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ...ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

هیچ کس تا آن روز صدای قرآنت را ازبلندی نشنیده بود....

حضرتش طلب لباس کردند تا پس از شهادت بدنشان

برهنه نماند.

شلواری کوتاه وتنگ آوردند اما نپذیرفتند.فرمودند:

«لا، ذاک لباس من ضربت علیه بالذلّة» 

نه، این لباس کسی است که دچار ذلّت شده است...


 *بحارالانوار، ج‏45، ص‏54.

تو آن روز به آب رسیدی.....

اما...

.

تورا بدون هیچ چیز می خواستند...

حتی بدون انگشت وانگشترت....