ذره

به بهانه اولین سالگرد رفتنت....

*بعد از چند سال یکبار 7 دقیقه با تأخیر خدمتشان
رسیدم.تا وارد شدم، فرمودند: سابقه نداشت که دیر 

کنی؛ «هفت دقیقه»وقت مرا تلف کردی! آنقدر محکم گفتند:
«هفت دقیقه» که انگار زمان خیلی زیادی است.
من گفتم: حاج آقا در ترافیک بودم!

فرمودند: در هرحال باید خودت را تنظیم کنی که دیر نرسی...

....

*یکی از شاگردان حاج آقا، در نجف به ملاقات آیت الله 
سیستانی رفته بود. حضرت آقای سیستانی از او
پرسیده بودند که چه کار می کند.

او هم گفته بود که در خدمت حاج آقا مجتبی است.

حضرت آقای سیستانی تا فهمیده بودند
که او در محضر حاج آقا تحصیل می کند،

گفته بودند: سلام مرا به ایشان برسانید!

یک شیعه است و یک ایران؛ یک ایران است و
یک تهران؛ یک تهران است و یک خیابان ایران؛

یک خیابان ایران است و یک حاج آقامجتبی.

*لینک

*وقتی کتابی را به دست می گیری که به دلت نشسته، مدام آرزو می کنی که ای کاش هیچ وقت تمام نشود.

مطمئن باشید این احساس را در پایان خواندن کتاب خواهید داشت.

نظرات  (۲۳)

  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلام علیکم

    خداوند روحشان قرین رحمت بدارد!
    خواندن آثارشان هم همان حسی که نوشتید دارند! بی نظیراند!


    خداقوت
    تلسلیت اربعین اربابت
    یاعلی مدد
    صلوات برای فرج
    پاسخ:
    سلام....عرض تسلیت مجدد
    سلام علیکم
    اربعین رو تسلیت میگم...

    روح حاج آقا مجتبی هم شاد ...
    پاسخ:
    سلام....عرض تسلیت.
  • من غلام قمرم(این حسین کیست)
  • نام تو زینت دنیاست اباعبدالله
    پاسخ:
    سلام بر حسین...
    با سلام و عرض تسلیت

    ان شاءالله روحشون قرین رحمت


    کربلایی باشین
    یا علی
    پاسخ:
    سلام...زیارت کربلا روزی تان....
  • احوال خدا
  • آنها که رفتند و خوش رفتند
    ما باید فکر زندگی و رفتن خودمان باشیم
    پاسخ:
    کاملا موافقم...

    ما خیلی وقته منتظر چاپ این کتابیم!

    پس بالاخره چاپ شد...

    خدا رحمت کنه حاج آقا مجتبی رو...

    پارسال ایشون در بستر بودن و چقدر هر شب دهه براشون دعا کردیم

    اما...

    خداوند رقم زده بودند رفتنشونو...


    نور این کوچه خیابان از تو بود

    روشنی چشم ایران از تو بود

    آه نفس مطمئن آرام ما

    بین وانفسای تهران از تو بود

    هرشب ماه مبارک بعد از این

    سخت دلتنگ صدایت می شویم

    شام احیا لحظه ی قرآن به سر

    بی قرار ربنایت می شویم

    مو سپید رو سپید ای پیر عشق

    از حبیب بن مظاهر یاد کن

    اربعین شد چندخط مقتل بخوان

    از زیارت های جابر یاد کن

    تا که باشی روضه خوان اهلبیت

    بر سر خوان کرم دعوت شدی

    مثل جابر حاج آقا مجتبی

    اربعین آمد تو هم دعوت شدی

    پابرهنه غسل کرده با ادب

    زیر لب در گفتگویی با حسین

    آمدم باز آمدم مولای من

    خواندمت فاسمع ندایی یا حسین

    با حسین و یا حسین و یا حسین و یاحسین

    نغمه ی هر صبح و هر شام تو بود

    دلخوشیمان در شلوغی های شهر 

    لحن گرم و صوت آرام تو بود

    نور می بارید پای منبرت

    جان به سوی آسمان ها راه داشت

    زنده می شد دل ز انفاس خوشت

    حرف حرفت عطر روح الله داشت


    این شعرو پارسال شب تشییعشون شاگردشون (حاج میثم مطیعی) خوندن...

    هنوز هیچ روضه ای هیچ روضه ای! اندازه ی این مرثیه دلمو به درد نمیاره...

    افسوس افسوس افسوس

    که به حاج آقا مجتبی نرسیدیم...


    خیلی دلم می خواست چیزی درباره حاج آقا مجتبی بنویسم

    نشد...

    خوب شد یادآوری کردین...

    پاسخ:
    خیلی وقته منتشر شده....الان چاپ چهارمه...
    منتظر نوشتن شما هستیم...
    سلام برادر

    او که اینچنین بود،  پس حسین(علیه السلام) کیست؟  لا ادری...
    پاسخ:
    سلام..
    نمی دانم...
    اربعین تسلیت...
    ممنون بابت معرفی کتاب...
    پاسخ:
    یا علی..
    سلام
    ایام تسلیت
    روحشان شاد..
    اللهم ارزقنا کربلا
    پاسخ:
    سلام..
  • محمدصادق برجیان
  • تا زنده بود،

    نه سخنانش از تلویزیون پخش می شد

    و نه می شناختیمش؛

    حال که رفته است فهمیده ایم که چه مرد بزرگی را از دست داده ایم!

     

    پستتان بسیار بسیار به دل نشست!

    پاسخ:
    ما هیچ وقت قدر زنده ها رو ندونستیم...
  • رها پاک سرشت
  • سلام
    خدا رحمتشون ایشالا....
    روحشون شاد.....
    یا علی
    پاسخ:
    سلام...
    جاشون واقعا خالیه...

    پاسخ:
    خیلی هم خالیه....
  • ادیب عشق
  • ذره را گر نبود همت عالی حافظ

    طالب چشمه خورشید درخشان نشود

     

    درود بر شما

    مدام خودم را سرزنش میکنم از سال گذشته تا حال ...
    چرا نمیرفتی از درس های ایشان استفاده کنی ...
    مثلا تو نسبتی هم داشتی با حاج آقا ..
    همه را میذاشتی به پای دوران نوجوانی که یک بار رفتی و هیچ متوجه نشدی ؟ وقتی از کسی سئوال کردی به تو گفت یا سال باید بیایی تا بعد از یک سال متوجه بشوی حاج آقا چه میگوید ؟
    به خودم جفا کردم ، اقرار میکنم ...
    سلام
    خودتان هفت دقیقه دیر رسیدید ؟
    پاسخ:
    سلام...؟؟من همیشه دیر رسیدم.
    بله
    کتاب بسیار زیبایی ست.
    پر از نور ....
    سلام
    ممنون
    پاسخ:
    سلام...
  • محمد حسین خانی کوثرخیزی
  • آقا ممنون خدا خیرت بده
    پاسخ:
    خواهش میکنم.وهمچنین...
  • نمی از یم
  • لینک شدید دوست عزیز...
    کاش روزی بتونم این کتابو بخونم...
    پاسخ:
    امیدوارم خیلی زود به این آرزو برسید....
  • یک خبرنگار
  • خدا رحمتشون کنه ... 
    رضوان الله علیه
  • شکسته بال
  • سلام علیکم
    لینک شدید
    یا علی
    پاسخ:

    سلام..

    نهایت لطف شماست.ممنونم

    شما هم همینطور...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">