ذره

در طلب باران*تقدیم به عاشقان حضرتش

 

نظام آفرینش براى انسان

آگاه باشید، زمینى که شما را بر پشت خود مى برد، و آسمانى که بر شما سایه مى گستراند، فرمانبردار پروردگارند، و برکت آن دو به شما نه از روى دلسوزى یا براى نزدیک شدن به شما، و نه به امید خیرى است که از شما دارند، بلکه آن دو، مامور رساندن منافع شما مى باشند، و اوامر خدا را اطاعت کردند، به آنها دستور داده شد که براى مصالح شما قیام کنند و چنین کردند.

فلسفه آزمایش ها

خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود میوه ها، و جلوگیرى از نزول برکات، و بستن در گنجهاى خیرات، آزمایش مى کند، براى آنکه توبه کننده اى باز گردد، و گناهکار، دل از معصیت بکند، و پندگیرنده، پند گیرد، و باز دارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد،

و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمى فرو ریختن روزى، و موجب رحمت آفریدگان قرار داد و فرمود: (از پروردگار خود آمرزش بخواهید، که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو مى بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را یارى مى دهد، و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختیار شما مى گذارد).

پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پیش از آنکه مرگ او فرا رسد، اصلاح گردد.

نیایش طلب باران

بار خداوندا! ما از خانه ها، و زیر چادرها پس از شنیدن ناله حیوانات تشنه، و گریه دلخراش کودکان گرسنه، به سوى تو بیرون آمدیم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را امیدواریم، و از غذاب و انتقام تو ترسناکیم.

بار خداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را مایوس برمگردان! و با خشکسالى و قحطى ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتى که بى خردان ما انجام داده اند ما را به عذاب خویش مبتلا مگردان.

اى مهربانترین مهربانها! بار خداوندا! به سوى تو آمدیم از چیزهایى شکایت کنیم که بر تو پنهان نیست و این هنگامى است که سختیهاى طاقت فرسا ما را بیچاره کرده و خشکسالى و قحطى ما را به ستوه آورده، و پیشامدهاى سخت ما را ناتوان ساخته، و فتنه هاى دشوار کارد به استخوان ما رسانده است.

بار خداوندا! از تو مى خواهیم ما را نومید برمگردانى، و با اندوه و نگرانى به خانه هایمان باز نفرستى، و گناهانمان را به رخمان نکشى، و اعمال زشت ما را قیاس کیفر ما قرار ندهى،

خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و برکت خویش را بر ما بگستران، و روزى و رحمتت را به ما برسان، و ما را از بارانى سیراب فرما که سودمند و سیراب کننده و رویاننده گیاهان باشد، که آنچه خشک شده دوباره برویاند، و آنچه مرده است زنده گرداند.

بارانى که بسیار پرمنفعت، رویاننده گیاهان فراوان، که تپه ها و کوهها را سیراب، و در دره ها و رودخانه ها، چونان سیل جارى شود، درختان را پربرگ نماید. نرخ گرانى را پایین آورد، همانا تو بر هر چیز که خواهى توانایى.

پ.ن:

خطبه 143-ترجمه محمد دشتی

*فرصت خموشی...مفاهمه

http://forsatekhamoushi.blogfa.com/post/5

*تا دوباره...تحقیر

http://ta2bare.blogfa.com/post/242

*بانوی خلوت نشین حرم...حبس ابد

http://nasimeharam.mihanblog.com/post/66

سلام بر فطرسی که  آقا دارد...

السلام علیک یا ثارالله

 

 

آمدیم

نبودید...

نَه !!!

آمدید 

نبودیم...

 

 

 

 

 

ابتدا نوشت:

*ترتیب مطالب کاملا اتفاقی است.

*موضوعات متفاوت میباشد.

*ان شاالله به مرور به بقیه هم سر میزنیم.

هستی...خلوتگاه

http://samrafen313.blog.ir/page/%DA%A9%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D9%85%D9%86

جنگ نرم...پیمان سه شهید

http://bazme-hozor.blogfa.com/post-321.aspx

 نوبت شما....آسیب شناسی سایت های اجتماعی(دختر یا پسر بودن)

http://www.nobateshoma.ir/?p=8770

پیام امام...بذارید جنگ تموم بشه!!

http://pm-imam.blogfa.com/post/133




قال الامام علىّ بن موسى الرّضا صلوات اللّه و سلامه علیه :
 إ نَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ اءبْوابِ الْحِکْمَةِ، یَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ، إ نَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْرٍ.

فرمود:
همانا سکوت و خاموشى راهى از راه هاى حکمت است ،
سکوت موجب محبّت و علاقه مى گردد،
سکوت راهنمائى براى کسب خیرات مى باشد.

 

Indeed, the silence is one of the ways of wisdom. Silence causes affection and fondness. Silence is a guidance for charities.


«پنجره فولاد» یکی از عناوین مجموعه «کتاب دانشجویی» است که در انتشارات میراث اهل قلم منتشر شده؛ کتابی در قطع پالتویی که به صورت گزیده و داستانک در 96 صفحه گوشه هایی خواندنی از تولد تا شهادت شمس الشموس، امام علی بن موسی الرضا (ع) را با زبانی شیوا و موجز برای مخاطب روایت می کند. همچنین راه نمایی کوتاه و جامع از بارگاه قدس رضوی، تاریخچه حرم و مشاهیر مدفون در حرم را ارائه می کند.

بخش هایی از این کتاب 

-.... مادر جان نذرتون چیه؟ بفرمایید من توی این دفتر ثبت کنم.

پیرزن چادرش را کنار زد و فانوس را گذاشت روی میز.                                      

- این دیگه چیه مادر جان؟

پیرزن سرش را انداخت پایین: یه فانوس داشتم نذر امام رضا کردم.

غلام همت آنم که زیر چرخ  کبود  

ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
حافظ

تعلّق نداشتن می‌دونی ینی چی؟ ینی رها شدن از هرچی که در تو وابستگی ایجاد می‌‌کنه، از هر چیزی که  باعث درجا زدن و  توقف تو می شه، از هرچی که فکرشو بکنی، نمی‌شه از بعضی چیزا دل بکنی و از بعضی چیزای دیگه نه!

اگه از هرآنچه که دور خودت ساختی آزاد نشی و هِی ازاین شاخه به آن شاخه بپری، فقط سر خودتو کلاه گذاشتی و با کلمات بازی کردی،اگه بگی یا بنویسی که آزادم ازاعماق وجودت نیست، فقط مایۀ خندۀ دیگران شدی، واسه همین واقعا خوشحال نیستی و اگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌خندی، زورکیه!

     برده فروشای قدیمو یادته؟ تو کتابا حتما خوندی؛ آدمای آزادو می‌گرفتن و به دست و پاشون زنجیر می‌بستن؛ اونارو  واسه فروش به بازار می‌بردن؛ ممکن بود برده‌ای اونجا از دست زنجیرا آزاد ‌بشه، ولی خوشحال نبود؛ آخه می‌دونست که هنوز به کسی تعلق داره ...برده بود دیگه ...همه اونو به اسم صاحبش می‌شناختن؛ طبیعیه که اونم دوست داشت مثل بقیه به اسم خودش شناخته بشه، متعلق به کسی نباشه و برای خودش باشه، آزاد... همۀ تلاش خودشو می‌کرد که آزاد بشه یا آزادش کنن... جالب اینه که وقتی صاحبش اونو آزاد می‌کنه تازه می‌گه: کجا برم بهتر از اینجا؟!

     تو هم تا قبل از اینکه به دنیا بیای آزاد بودی، ولی با تولدت وغل و زنجیر شدن دست و پات به این دنیا ،برده شدی؛ حالا اگه می‌خوای آزاد بشی، باید ازهر دنیایی که واسه  خودت ساختی رهاشی، اونقدر که  فقط خودت باشی و خودت؛ بعد از آزادی ام مطمئن باش که دنبال هیچکس نمی‌گردی؛ چون صاحب داری و چی بهتر از داشتن صاحب، هم صاحب داری  ویه جایی داری  که بتونی بهش پناه ببری واز همه بهتربه اسم خودت صدات می‌‌‌‌‌زنن...

درد دل های امیر المومنین علی علیه السلام...

درد دلهایی که:پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه مى‏دارد .

منتشر شد.