قسمتی ازخطبه91 نهج البلاغه...
خدا ....از اثر هر قدمى، از احساس هر حرکتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مکان هر موجود زنده اى، و وزن هر ذره اى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد.
قسمتی ازخطبه91 نهج البلاغه...
خدا ....از اثر هر قدمى، از احساس هر حرکتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مکان هر موجود زنده اى، و وزن هر ذره اى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد.
«ابن ابى الحدید»مىنویسد«من به آنچه که همه ملتها قسم میخورند سوگندیاد مىکنم که از پنجاه سال پیش تا هم اکنون بیش از هزار بار این سخن را خوانده ام و در هر بار در دلم لرزش، ترس و موعظه تازهاى پدید آمد و به سختى در قلبم اثرمىگذاشت،اعضاء و جوارحم به لرزه مىافتاد،نشده است در آن تامل کنمجز اینکه در آن حال به یاد مرگ خانواده،بستگان و دوستانم افتادهام،درستبرایم مجسم مىشد که من همانم که امام علیه السلام توصیفش را کرده است!
چقدر واعظان،خطبا،گویندگان و افراد فصیح در همین باره سخن گفتهاند و من گوش فرا دادهام و من در سخنانشان دقت و تامل نمودهام،اما در هیچکدامتاثیر سخن امام علیه السلام را نیافتهام بنا براین این تاثیرى که بر قلب من مىگذارد یااز ایمانى است که به گوینده آن دارم و یا ایمان و نیت و یقین و اخلاص او سببشده است که این چنین در روح شنونده اثر مىگذارد و در قلبها جایگزین شود».
(شرح ابن ابى الحدید ج 11 ص153)
خطبه 221 نهج البلاغه
پی نوشت وادامه مطلب :
ندارد اما
ابن ابی الحدید کلیک فرمایید.
در طلب باران*تقدیم به عاشقان حضرتش
نظام آفرینش براى انسان
آگاه باشید، زمینى که شما را بر پشت خود مى برد، و آسمانى که بر شما سایه مى گستراند، فرمانبردار پروردگارند، و برکت آن دو به شما نه از روى دلسوزى یا براى نزدیک شدن به شما، و نه به امید خیرى است که از شما دارند، بلکه آن دو، مامور رساندن منافع شما مى باشند، و اوامر خدا را اطاعت کردند، به آنها دستور داده شد که براى مصالح شما قیام کنند و چنین کردند.
فلسفه آزمایش ها
خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود میوه ها، و جلوگیرى از نزول برکات، و بستن در گنجهاى خیرات، آزمایش مى کند، براى آنکه توبه کننده اى باز گردد، و گناهکار، دل از معصیت بکند، و پندگیرنده، پند گیرد، و باز دارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد،
و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمى فرو ریختن روزى، و موجب رحمت آفریدگان قرار داد و فرمود: (از پروردگار خود آمرزش بخواهید، که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو مى بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را یارى مى دهد، و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختیار شما مى گذارد).
پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پیش از آنکه مرگ او فرا رسد، اصلاح گردد.
نیایش طلب باران
بار خداوندا! ما از خانه ها، و زیر چادرها پس از شنیدن ناله حیوانات تشنه، و گریه دلخراش کودکان گرسنه، به سوى تو بیرون آمدیم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را امیدواریم، و از غذاب و انتقام تو ترسناکیم.
بار خداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را مایوس برمگردان! و با خشکسالى و قحطى ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتى که بى خردان ما انجام داده اند ما را به عذاب خویش مبتلا مگردان.
اى مهربانترین مهربانها! بار خداوندا! به سوى تو آمدیم از چیزهایى شکایت کنیم که بر تو پنهان نیست و این هنگامى است که سختیهاى طاقت فرسا ما را بیچاره کرده و خشکسالى و قحطى ما را به ستوه آورده، و پیشامدهاى سخت ما را ناتوان ساخته، و فتنه هاى دشوار کارد به استخوان ما رسانده است.
بار خداوندا! از تو مى خواهیم ما را نومید برمگردانى، و با اندوه و نگرانى به خانه هایمان باز نفرستى، و گناهانمان را به رخمان نکشى، و اعمال زشت ما را قیاس کیفر ما قرار ندهى،
خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و برکت خویش را بر ما بگستران، و روزى و رحمتت را به ما برسان، و ما را از بارانى سیراب فرما که سودمند و سیراب کننده و رویاننده گیاهان باشد، که آنچه خشک شده دوباره برویاند، و آنچه مرده است زنده گرداند.
بارانى که بسیار پرمنفعت، رویاننده گیاهان فراوان، که تپه ها و کوهها را سیراب، و در دره ها و رودخانه ها، چونان سیل جارى شود، درختان را پربرگ نماید. نرخ گرانى را پایین آورد، همانا تو بر هر چیز که خواهى توانایى.
پ.ن:
خطبه 143-ترجمه محمد دشتی
...سپس خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه، که هیچ چاره اى ندارند، [و عبارتند] از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان.
همانا در این طبقه محروم گروهى خویشتن دارى کرده، و گروهى به گدایى دست نیاز بر مى دارند، پس براى خدا پاسدار حقّى باش که خداوند براى این طبقه معیّن فرموده است: بخشى از بیت المال، و بخشى از غلّه هاى زمینهاى غنیمتى اسلام را در هر شهرى به طبقات پایین اختصاص ده، زیرا براى دورترین مسلمانان همانند نزدیکترین آنان سهمى مساوى وجود دارد و تو مسئول رعایت آن مى باشى.
مبادا سر مستى حکومت تو را از رسیدگى به آنان باز دارد، که هرگز انجام کارهاى فراوان و مهم عذرى براى ترک مسئولیّتهاى کوچکتر نخواهد بود.
همواره در فکر مشکلات آنان باش، و از آنان روى بر مگردان، به ویژه امور کسانى را از آنان بیشتر رسیدگى کن که از کوچکى به چشم نمى آیند و دیگران آنان را کوچک مى شمارند و کمتر به تو دسترسى دارند.
براى این گروه، از افراد مورد اطمینان خود که خدا ترس و فروتنند فردى را انتخاب کن، تا پیرامونشان تحقیق و مسائل آنان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان به گونه اى عمل کن که در پیشگاه خدا عذرى داشته باشى، زیرا این گروه در میان رعیّت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند، و حق آنان را به گونه اى بپرداز که در نزد خدا معذور باشى....