اى انسان! اى آفریده راست قامت، اى پدیده نگاه دارى شده در تاریکی هاى رحم هاى مادران، قرار داده شده در پرده هاى تو در تو، آغاز آفرینش تو از گل و لاى بود، و سپس در جایگاه آرامى نهاده شدى تا زمانى مشخص و سرآمدى تعیین شده و آنگاه که در شکم مادرت حرکت مى کردى، نه دعوتى را مى توانستى پاسخ گویى، و نه صدایى را مى شنیدى. سپس از قرارگاهت بیرون کردند و به خانه اى آوردند که آن را ندیده بودى و راه هاى سودش را نمى دانستى، پس چه کسى تو را در مکیدن شیر، از پستان مادر هدایت کرد؟ و به هنگام نیاز جایگاه هاى طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز، آن کس که در توصیف پدیده اى با شکل و اندازه و ابزار مشخص درمانده باشد، بدون تردید
از وصف پروردگارش ناتوان تر، و از شناخت خدا با حد و مرز پدیده ها دورتر است.