رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى شوند و تا آخرین شب بسته نمی شود و همچنین می فرمایند: اى مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهى است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شب ها و ساعاتش بهترین ساعات.
..............
ان شاالله قدر این لحظه ها رو بدانیم
گر چه بار گنهم برده به تبعید مرا
باز با روی سیه یار پسندید مرا
با روی باز چنان برد در آغوش خودش
اصلاً انگار گنه کار نمی دید مرا...
التماس دعا
یا علی مدد...
این
قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد...
خیام
امام صادق(ع) فرمود: و در کتاب خداى تعالى نجات از هر
پستى و بصیرت از هر کوردلى و شفا از هر بیمارى اخلاقى، وجود دارد، و شما آن را در
آیاتى جستجو کنید که به توبه و استغفار امرتان مىکند، مثلا مىفرماید: «وَ
الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ
فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ، وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ، وَ
لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ». و نیز فرموده: «وَ مَنْ
یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ
اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً»(النساء/110)، این نمونهاى است از آیاتى که خداى تعالى
در آن امر به استغفار فرموده، البته (در آیاتى دیگر) استغفار را مشروط به توبه و دل
کندن از گناه کرده، از آیه زیر هم مىتوان شرطى دیگر را استفاده کرد، و آن عمل
صالح است چون مىفرماید:« إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ
الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»(الفاطر/10).
پس معلوم مىشود بدون توبه و عمل صالح استغفار به سوى
خدا بالا نمىرود.
علامه طباطبایی: امام(ع) مساله دل کندن را از این جمله
استفاده کرده، که مىفرماید: «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا»، و همچنین
احتیاج توبه و استغفار به عمل صالح را از همان آیهاى که نقل کردیم استفاده
فرموده، چون جمله "کلمههاى طیب" عمومیت دارد هم شامل عقائد مىشود و هم
استغفار.
................
هر روز با یک آیه اخلاقی در خدمتیم.منور فرمایید.
سلام دعوتید به مطلب
شاید آخرین نفس
یااباعبدالله
بس که خوردم غم تو روضه من باطل شد
نرخ کفاره ی این خوردن عمدی چند است؟
قرآن کتاب معرفت است، کتاب نور است. وَ مَا جَالَسَ هَذَا القُرآنَ اَحَدٌ اِلّا قَامَ عَنْهُ بِزِیادَة اَو نُقصَانٍ زِیَادَةٍ فى هُدًى اَو نقصانٍ فى عمًى؛ این کلام منسوب به امیرالمؤمنین است؛ فرمود: هرکسى که با قرآن نشست، از این نشست که برخاست، یا هدایتى در او افزون شده است یا بىمعرفتى و کورىاى از او کم شده است. یک افزایشى و یک نقصانى در او بهوجود مىآید، افزایش در هدایت و نقصان در کورى، نقصان در گمراهى، یعنى گمراهى انسان کم میشود. هدایت انسان، آگاهى انسان افزایش پیدا میکند؛ نشست و برخاست با قرآن اینجورى است؛ این البتّه با توجّه و تدبّر در قرآن حاصل میشود. قرآن را باید با توجّه خواند؛ توجّه داشته باشیم که صِرف تشکیل این اصوات مطلوب نیست؛ با توجّه به معانى، با توجّه به مرادات قرآنى باید قرآن را خواند؛ اگر این شد، آن وقت جامعهى اسلامى راه خودش را پیدا میکند. اَللهُ وَلىُّ الَّذینَ ءامَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّور؛
مقام معظم رهبری مدظله العالی
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز. دیگه یواش
یواش باید خودمون رو برای شبهای قدر آماده کنیم. در این ایام دعا برای ظهور حضرت
ولی عصر(عجل الله فرجه الشریف) را نباید فراموش کرد.
اللهم عجل لولیک الفرج.
سلام
توضیحی درباره معنای افطار حقیقی مومن خواسته بودی. از اینکه مقداری طول کشید مرا ببخشید. در این روز و شب های قدر ما را هم دعا کن.
در روایات وارد شده است که مومن روزه دار را دو شادی است؛ یکی وقت افطار و دیگری وقت ملاقات با خدا. این دو نمی توانند غیرمرتبط باشند. چرا وقت افطار وقت شادی مومن است؟ به خاطر اینکه روزه دار بعد از ساعت ها روزه داری در وقت افطار مثل کسی است که می خواهد مزدش را بگیرد و می خواهد دسترنج خودش را از کسی که برای او کار کرده بگیرد. روزه را برای چه کسی گرفته؟ برای خداوند. پس در وقت افطار به خاطر اینکه می خواهد پاداش روزه داری اش را بگیرد خوشحال است. این را هم اضافه کنید که در حدیث قدسی وارد شده است که خداوند فرمود پاداش روزه دار من هستم. بهشت و رضوان و مغفرت و دیگر امور نیست. خود خدا پاداش است.
این پاداش بودن خداوند چگونه است؟ فرض کنید می خواهید برای یکی از بزرگان، مثلا امام زمان (عج)، کاری انجام بدهید. بعد ایشان می گوید دستمزد کسی که این کار را انجام داده خودم هستم. او می تواند با من ملاقات کند. من در اختیار او هستم. هر چه دارم برای اوست. حالا خداوند خودش پاداش روزه دار است. یعنی خدا همه چیزش را به روزه دار می دهد.
اما در بین همه چیزهایی که خداوند به روزه دار می دهد یک چیز بالاتر است. و آن ملاقات خداوند است. ملاقات نه به معنی دیدار دو نفره و رو در رو. به معنی اینکه بدانی خداوند کسیت و کامل ترین معرفت را نسبت به خدا داشته باشی. خدا که دیده نمی شود که بخواهی با او ملاقات کنی، بلکه باید نسبت به خداوند معرفت پیدا کرد. پاداش روزه دار این است که به معرفت کامل می رسد. این معرفت کامل چیست؟ کسی که به معرفت کامل می رسد به قول عرفا فانی فی الله می شود. یعنی در خداوند ذوب می شود. یعنی همه چیزش را خدایی می کند؛ حتی زنده بودنش. به عبارت دیگر کسی که می خواهد در خداوند ذوب شود و همه چیزش خدایی شود، به حیات جدیدی می رسد. چون باید رتبهاش به اندازه ای شود که بتواند خداوند را کاملا بشناسد و به او معرفت داشته باشد. و آن مرحله ای است که حیات جدیدی می طلبد. البته این حیات جدید به دست خود انسان نیست. یعنی انسان تا جایی می تواند بالا برود و خدا را بشناسد ادامه اش دست خداست و خدا به او لطف می کند و معرفتش را به او می دهد. پس خداوند به او حیات جدیدی می دهد و این همان «أُبعَثُ حَیاً» است. « أُبعَثُ حَیاً» یعنی او زنده برانگیخته میشود. از زبان حضرت عیسی است: وَ السَّلَامُ عَلىََّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا. فعل « أُبعَثُ» مجهول است. یعنی فاعلش مشخص نیست. اما این مجهول بودن به خاطر این است که فاعل خیلی عظمت دارد. یعنی اینجا ابعاث توسط خدا انجام می شود. یعنی به او حیات جدیدی میدهد.
بعد حاج اسماعیل می گوید افطار حقیقی برای مومن این حیات جدید است. یعنی مومن روزه اش را با معرفت خدا باز می کند. با حیاتی که خداوند به او داده است.