*متن ترجمه فارسی دعای 54 صحیفه سجادیه ؛ دعا در طلب رفع غم و اندوه*
ای غمگسار و ای اندوه زدا، ای بخشنده در این جهان و آن جهان و مهربان در هر دو سرا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست. اندوهم را ببَر و غمم را از میان بردار.
ای یگانه، ای یکتا، ای کسی که همگان نیاز خود پیش تو آورند، ای آن که نزادهای و زاده نشدهای و هیچ کس همتای تو نیست، مرا از بدیها نگاه دار و از گناه پاکیزه بدار و گرفتاریام را برطرف گردان.
خدایا، من اینک مانند کسی هستم که سخت نیازمند گردیده و نیرو و توانش رو به ضعف نهاده و گناهانش فراوان شده است؛ همچون کسی که جز تو برای درمانِ نیاز خود فریادرسی نمیبیند، و برای ضعف خود نیرو دهندهای، و برای گناهانش آمرزندهای. ای صاحب بزرگی و بزرگواری، از تو میخواهم که مرا به کاری توفیق دهی که هر کس آن را انجام دهد، تو دوستش میداری، و یقینی ببخشی که هر کس در جریان نافذ بودن فرمانت به حقیقتِ آن یقین برسد، از آن بهرهمند شود.
خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و مرا بر صدق و راستی بمیران، و رشتهی نیازم را از دنیا بگسل، و مرا تنها به چیزی که نزد توست راغب گردان، تا از سَرِ شوق دیدار تو را خواهم، و چنان کن که به راستی بر تو توکل نمایم.
من خواهانِ بهترین تقدیری هستم که برایم رقم زدهای، و از سرنوشت بدی که پیش از این مقدّر فرمودهای، به تو پناه میبرم. من از تو ترسِ عبادت پیشگاه و طاعتِ خاشعان و یقینِ توکل کنندگان و توکلِ مؤمنان را میخواهم.
خدایا، چنان که رغبت من به درخواست کردن از تو، همچون رغبت اولیای تو باشد هنگامِ خواهش، و آن گونه از تو بیمناک باشم که دوستان تو از تو بیمناکاند، و مرا در راه خشنودی خود چنان به کار دار که چیزی از احکام دین تو را به سبب ترس از آفریدگانت فرو نگذارم.
خدایا، نیاز من این است. پس شوق مرا برای رسیدن به آن فراوان کن، و عذر و بهانهام را در این خواسته آشکار نما، و حجّت مرا در آن به من بفهمان، و جسمم را در طلبش به سلامت دار.
خدایا، هر کس به غیر تو امید و اطمینانی داشته باشد، اعتماد و امید من در همهی کارها به توست. پس برای من چیزی را مقدّر کن که سرانجامش از همه نیکوتر است، و مرا از فتنههای گمراه کننده رهایی بخش، ای مهربانترینِ مهربانان.
و خدای تعالی درود فرستد بر سرور ما محمد، فرستادهی برگزیده ی خدا، و خاندان پاکیزهی او.
باید صاحب اختیار دل شده باشی
نه اینکه اختیارت را به دلت داده باشی
اگر میخواهی دلبری کنی
باید دل از دنیا بریده باشی
نه اینکه دنیا دلت را برده باشد
اگر میخواهی دلداده باشی
باید دل به یکی داده باشی
نه انکه هر گوشه از دلت را به هر بی سروپایی داده باشی
استاد پناهیان