ذره

 کلمات وقتی برای تو می آیند......

خودشان به سمت روضه ات می روند....

السلام علی الشیب الخضیب.....

نظرات  (۹)

  • علی اکبر مجنون الحسین جان
  • بسم رب الحسین روحنافدا...

    کلمه ها غیرت ندارند !

    اگر غیرت داشتند!؟!!

    قبل از ریخته شدن بر صفحه سفید کاغذ !!!

    ارواحنافدا برای تو می شدند!!!

    التماس دعای عهد وفرج را جهانی نمائیم انشاالله ....

    لبیک یا حسین جان..لک لبیک....
    صل الله علیک سیدناالغریب....
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلام علیکم

    یا حسین ...
    یاحسین علیه السلام 
    یا حسین علیه السلام 

    اشک
    اشک 
    روضه 
    فدای شما آقای قهرمانم 
    ارباب داریم ...
    این زاویه بسیار دلم را می برد (عکس)

    خداقوت
    یاعلی(صلوات برای فرج)

    پاسخ:
    با سلام.زیارت کربلا به زودی زود نصیبتان.
  • هیئت جوانان علی اکبر(ع) اصفهان
  • هیئتی ماندن من،در گروِ لطف شماست

    شب جمعه به خدا مشق دلم، کرب و بلاست

    فکر شش گوشه تو، خواب مرا کرده حرام

    شب جمعه ز غمت سینه زدن، اصل دعاست

    "محمدمهدی عبدالهی
    پاسخ:
    یا حسین...عالی
     صلی الله علیک یا اباعبدالله
    مرا شبیه نسیم سحر در این شب ها
     به خاک بوسی پایین پایتان ببرید ...
    پاسخ:
    صلی الله علیک یا ابا عبد الله....
  • نسل60 آزاد از این دنیا
  • لبیک یا حسین(ع)....
    پاسخ:
    لبیک...
  • سجاد مؤذنی
  • زنی که شوهرش مرده بود و از او پسربچّه‎ای داشت، دیگر ازدواج نکرد به این امید که پسرش بزرگ می‎شود و حامی ‎او خواهد بود.
    امّا متوجّه شد که آن پسربچّه بسیار نحیف و ضعیف است و از بچّه‎های کم سنّ و سال‎تر از خودش در کوچه زمین می‎خورد.
    فهمید که بچّه‎های دیگر پدر را بالای سرشان می‎بینند و به اتّکای او احساس قدرت می‎کنند و این بچّه چون پدری بالای سرش نمی‎بیند،
    این‎گونه رنجور و نحیف مانده است. برای حلّ مشکل نزد نقاّشی رفت و به او گفت تصویر یک پهلوان قدرتمند را بکشد و بازوبند پهلوانی را
    روی بازویش ترسیم کند. تابلو را گرفت و در اتاق نصب کرد و پرده‎ای روی آن کشید و پسرش را صدا زد و گفت: می‎خواهی پدرت را ببینی؟
    پسر با اشتیاق گفت بلی. مادر کم کم پرده را از روی آن شمایل کنار زد و به تعریف زور بازو و قدرت پهلوانی پدر مشغول شد.
    هر چه عکس آن پهلوان بیشتر نمودار می‎شد، استخوان‎های در هم فرورفته‎ی پسر از هم باز می‎شد و در خود احساس قدرت می‎کرد.
    وقتی تصویر کاملاً از پشت پرده بیرون آمد، بچّه چنان نیرویی گرفت که از آن پس بچّه‎های بزرگ‌تر از خود را هم به راحتی به زمین می‎زد.

    شیعه هم در دوران غیبت مثل آن بچّه است که پدر را بالای سر خود نمی‎بیند. اگر کسی پیدا شود که بتواند در توصیف
    امام حقّ مطلب را ادا کند، شیعه چنان زنده می‎شود و قدرت می‎گیرد که هیچ ‎کس در عالم نمی‎تواند در برابر او بایستد.
    منبع: مصباح الهدی، مهدی طیّب، مبحث اهل بیت(علیهم السّلام)، صص 285 و 286
    پاسخ:
    سلام.بسیار پرمفهوم وزیبا...
  • مریم آسمانی

  • بـسـم ربـــ الـحسـیـن


    این روزها نیستم
    سر نمیزنم
    نمیخونم
    نظرات رو نخونده تایید میکنم
    خودم اینجام
    دلم ...
    دلم میخواد غصه نخورم
    دلم میخواد دستانم را روی هم گذارم
    و
    بگویم ان شاءالله سال بعد اربعین - کربلا

    ولی
    شدنی نیست ...

    حال ِ دلم اصلا خوب نیست

    به قول آقا حمید علیمی :

    یا منو ببر یا منو بخر :(



    *

    دعا کنین
    دعا کنین
    دعا کنین

    اربعین برم
    قول میدم از ته دل
    دعا کنم برای تک تک تون :(


    اگه هم شدنی نیست
    دعا کنین بتونم دلمو آروم کنم

    دارم داغون میشم :(

    یه جوری ام که قبلا نبودم :(


    برای شفای دلم امن یجیب بخوانین :(



    التماس دعای زیارت کربلا
    التماس دعای زیارت کربلا
    التماس دعای زیارت کربلا


    + گریه


    پاسخ:
    سلام.باید سوخت وساخت....
  • جوجه ولایتی
  • اهسته گویمت نکند بشنود رباب ... گهواره را در حراجی بازار دیده اند

    پاسخ:
    سلام بر بزرگ مرد کوچک کربلا....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">