"فکر نان باش که خربزه آب است..."
آن پیرمرد مهربان می گفت....
.
.
.
.
« وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ »
این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست، و زندگى حقیقى همانا [در] سراى آخرت است. اى کاش می دانستند.«عنکبوت، آیه 64.»
با خانمی صحبت می کردم...
می گفت برا کار آشپزخونه رفته .هشت تا گونی بزرگ پیاز گذاشتن جولش که پاک کن و آماده کن.اولش قرار بوده 10 هزار تومان بهش بدن.چون کارش خوب بوده آخرش 16 هزار تومان بهش میدن.
می گفت: مجبور شدم برم چون بهش نیاز داشتم. صاحب کارم خیلی اصرار داشت که باز هم برم،اما دیگه نرفتم.
وقتی ازش پرسیدم که چرا نرفتی؟گفت:
خانم فلانی می رفت.چون دوتا بچه یتیم داشت دیگه نرفتم تا به خاطر من کارش رو از دست نده.اون به این پول بیشتر احتیاج داره...
اما...
می دونستم که همین خانم الان دنبال کاره چون یه پسر بچه تقریبا همیشه مریض داره،یه دختر عقب مونده و یه شوهر عقب مونده....
بعضی ها روی همین زمین خاکی خیلی فرشته هستن...خیلی.
...
سوره آل عمران.آیه 92