کتاب هدیه 4...
دیوانه شده ای!
همه به غاده ایراد می گرفتند ،بیش از همه مادرش که به هیچ وجه ز یر بار انتخاب چنین دامادی نمی رفت:«تو دیوانه شده ای!این مرد بیست سال از تو بزرگتر است،ایرنی است،همه اش توی جنگ است،پول ندارد،هم رنگ ما نیست،حتی شناسنامه ندارد!»از وقتی صحبت ازدواج به میان آمده بود،غاده آرزو می کرد ای کاش در خانواده ی اعیان به دنیا نیامده بود.همه مخالفت می کردند چون ظاهر را می دیدند و مصطفی هم در ظاهر هیچ نداشت.
....
یک شب ناگهان آمدم ودر برابر پدرم گفتم:«بابا!من از بچگی تا حالا که بیست وپنج،شش سالم است،هیچ وقت شما را ناراحت نکرده ام.ولی برای اولین بار می خواهم از اطاعت شما خارج شوم وعذر می خواهم.پدر گفت:«چی شده؟»گفتم:«تصمیم گرفته ام با مصطفی ازدواج کنم،عقد هم پس فردا پیش امام موسی صدر است.»
کادوی عروس
گفتند داماد باید بیاید کادو بدهد به عروس.این رسم ماست.داماد باید انگشتر بیاورد.من اصلا فکر اینجا را نکرده بودم.مصطفی وارد شد ویک کادو آورد،رفتم باز کردم ودیدم شمع است.
کادوی عقد شمع آورده بود.متن زیبایی هم در کنارش بود.سریع کادو را قایم کردم.همه گفتند :«چی هست؟»گفتم:«نمی توانم نشان بدهم»اگر می فهمیدند می گفتند دیوانه است.کادوی عروس شمع آورده!!!...
پ.ن:
*هدیه برای هر آنکس که بخواهد.
*همراه با هدایای دیگر به طور رایگان ارسال می شود.
*کتاب زیبا وخوش خوان ویک نفس خوان«مصطفی چمران»
*تالیف امیر صادقی.انتشارات میراث اهل قلم.
مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر میکنم
این خانه بیدلیل ترک بر نداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینهای برای پیامبر نداشته است
سوگند میخوریم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
برقعی